جدول جو
جدول جو

معنی دسته بندی - جستجوی لغت در جدول جو

دسته بندی
جمع شدن گروهی در یک جا و همراه شدن و هماهنگ گشتن برای انجام دادن کاری
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
فرهنگ فارسی عمید
دسته بندی
(دَ تَ / تِ بَ)
گرد کردن. فراهم کردن. بهم پیوستن، به دسته کردن. دسته بستن. به قسمتهای منظم تقسیم کردن، تعصب. تحزب. گروه گروه کردن.
- دسته بندی کردن، دسته بستن.
- ، به گروهها و حزبها منقسم ساختن.
- ، طبقه بندی کردن. ورجوع به دسته بستن شود
لغت نامه دهخدا
دسته بندی
فراهم کردن، بهم پیوستن
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
فرهنگ لغت هوشیار
دسته بندی
((~. بَ))
هماهنگ شدن گروهی برای انجام دادن امری
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
فرهنگ فارسی معین
دسته بندی
رده بندی، طبقه بندی، گروه بندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دسته بندی
فئةً
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به عربی
دسته بندی
Assortment, Categorization
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دسته بندی
assortiment, catégorisation
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دسته بندی
çeşitlilik, kategorilendirme
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دسته بندی
ترتیب , زمرہ بندی
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به اردو
دسته بندی
বাছাই , শ্রেণীবিভাগ
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به بنگالی
دسته بندی
mpangilio, uainishaji
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دسته بندی
מבחר , סיווג
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به عبری
دسته بندی
분류
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به کره ای
دسته بندی
種類 , 分類
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دسته بندی
वर्गीकरण
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به هندی
دسته بندی
kumpulan, kategorisasi
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دسته بندی
การจัดประเภท , การจัดประเภท
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به تایلندی
دسته بندی
assortiment, categorisatie
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به هلندی
دسته بندی
surtido, categorización
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دسته بندی
assortimento, categorizzazione
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دسته بندی
sortimento, categorização
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دسته بندی
分类
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به چینی
دسته بندی
asortyment, kategoryzacja
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به لهستانی
دسته بندی
асортимент , категоризація
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دسته بندی
Sortiment, Kategorisierung
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به آلمانی
دسته بندی
ассортимент , категоризация
تصویری از دسته بندی
تصویر دسته بندی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
عمل بستن چیزی، بستن چیزهایی در جعبه یا قوطی یا لفافه
فرهنگ فارسی عمید
عمل بستن اشیا (مانند میوه و غیره) بصورت جعبه ها و قوطی ها و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
((~. بَ))
عمل بستن اشیا به صورت جعبه ها و قوطی ها و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
آنکیستمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
Containerization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
контейнеризация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
Containerisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بسته بندی
تصویر بسته بندی
контейнеризація
دیکشنری فارسی به اوکراینی